بازتعریف نقش پارکهای علم و فناوری در زیستبوم نوآوری ایران

زیستبوم نوآوری و فناوری کشور در نقطهای قرار گرفته که دیگر نمیتوان با الگوهای سنتی و سازوکارهای ایستا آن را هدایت کرد. پارکهای علم و فناوری بهعنوان پیشرانان این زیستبوم، نیازمند نگاهی نو به مأموریتهای خود هستند؛ نگاهی که فراتر از تأسیسات فیزیکی و خدمات استاندارد، به خلق ارزش در اتصال مؤثر دانشگاه، صنعت و بازار فکر میکند.
به گزارش اکوایران،در دهه اخیر، گسترش کمی پارکها و مراکز رشد، گامی روبهجلو بوده است، اما آنچه امروز نیاز فوری محسوب میشود، ارتقای کیفیت عملکرد و اثربخشی در سطح ارتباطات و مدلهای اجرایی است. هنوز در بسیاری از موارد، پارکها نتوانستهاند با دانشگاههای مادر خود پیوندی مؤثر برقرار کنند و تبدیل به «جزیرههایی جدا از مناسبات دانشگاهی» شدهاند. در این شرایط، نخستین گام اساسی، بازطراحی رابطه بین دانشگاه، پارک و صنعت است.
ایجاد مدلهای نوآورانه برای این پیوند، از ضرورتهای جدی دوره جدید مدیریت پارکهاست. مدلهایی مانند دورههای پسادکتری فناوری، گرنتهای نوآوری، طرحهای مهارتافزایی صنعتی (نظیر پروژه کوآپ)، و استفاده از ظرفیتهای سرباز فناور یا دستیار فناور، میتوانند پلهایی میان جریان دانش و نیازهای بازار ایجاد کنند. آنچه اهمیت دارد، انتخاب هوشمندانه و متناسب این ابزارها با اقتضائات داخلی هر پارک و ظرفیتهای انسانی و صنعتی پیرامون آن است.
مسئله دیگری که در کارآمدی پارکها نقش کلیدی دارد، تأمین مالی نوآورانه و طراحی سازوکارهای هوشمند جذب سرمایه است. پارکها تنها با اتکا به بودجههای دولتی نمیتوانند موتور رشد شرکتهای دانشبنیان را روشن نگه دارند. امروزه نهادهای مالی گوناگون در زیستبوم نوآوری حضور دارند؛ از صندوقهای پژوهش و فناوری گرفته تا سرمایهگذاران جسورانه و شتابدهندهها. اما بهرهگیری مؤثر از این ظرفیتها نیازمند مدیریتی است که بر ادبیات مالی و مراحل رشد استارتاپها تسلط کافی داشته باشد و بتواند بستههای حمایتی متناسب با مراحل عمر کسبوکار طراحی کند.
به گفته معاون فناوری و نوآوری وزارت علوم «راهاندازی ابزارهایی نظیر «اطلس سرمایهگذاری» و همچنین فعالسازی ظرفیتهای قانونی، از جمله ماده ۱۱ قانون جهش تولید دانشبنیان، فرصتهای مهمی برای جذب سرمایه در پارکها به شمار میروند. بند «ت» این ماده، با فراهمکردن امکان ورود مستقیم صنایع بزرگ به فرایند توسعه فناوری، میتواند فضای بازی را تغییر دهد. آنچه در این زمینه اهمیت دارد، جدیت در اجرا، پیگیری مستمر، و طراحی سازوکارهای اجرایی روشن برای بهرهبرداری از این ظرفیتهاست.»
در کنار بحث سرمایه، مسأله شکلگیری شبکه مؤثر خدمات تخصصی نیز حیاتی است. تجربه سالهای اخیر نشان داده است که کارگزاران و ارائهدهندگان خدمات تخصصی هنوز جایگاه واقعی خود را در زیستبوم پارکها نیافتهاند. گاه ساختارهای اداری و نگرشهای سنتی در بدنه برخی پارکها، این کارگزاران را بهجای شریک توسعه، رقیب تلقی کردهاند و همین موضوع به تضعیف کیفیت خدمات و در نهایت آسیب به شرکتهای فناور منجر شده است.
ایجاد یک پلتفرم جامع برای اتصال مستقیم شرکتهای فناور به کارگزاران خدماتی، همراه با واگذاری اختیارات انتخاب، و ترکیب کارگزاران محلی و ملی، میتواند این خلأ را پر کند. بهویژه در شرایطی که هر شرکت فناور بستهای شخصیسازیشده از خدمات نیاز دارد، نه نسخههای یکسان برای همه، ایجاد چنین پلتفرمی ضرورت بیشتری مییابد.
مسأله دیگر، توانمندسازی نیروی انسانی است. اطلاعات بینالمللی نشان میدهد که در سالهای اخیر، بیشترین رشد جذب نیروی انسانی در پارکهای پیشرو دنیا در حوزههایی مانند هوش مصنوعی و رباتیک بوده است. این روند نشان میدهد که ماتریس مشاغل فناورانه بهسرعت در حال تغییر است و پارکها باید برای جذب، نگهداشت و ارتقای نیروی انسانی در این حوزهها برنامهریزی کنند. استفاده از فرصتهای بینالمللی، دورههای مشترک با دانشگاههای خارجی و ایجاد برنامههای مهارتافزایی کاربردی، میتواند در این مسیر مؤثر باشد.
در سطح کلانتر، باید پذیرفت که کارآمدی زیستبوم نوآوری، بیش از هر چیز به شبکه روابط میان کنشگران آن بستگی دارد. این شبکه باید بر اساس اعتماد، همافزایی و مشارکت میان پارکها، دانشگاهها، کارگزاران، نهادهای مالی و حتی رسانهها شکل بگیرد. نگاه متمرکز و از بالا، کارایی لازم را در چنین زیستبومی ندارد. آنچه میتواند این شبکه را تقویت کند، ایجاد انگیزه و مشوق برای همکاری میان پارکها، تعریف پروژههای مشترک، امکان اشتراک منابع و درآمد، و پذیرش شکلگیری «نودهای قویتر» در نقاطی از این شبکه است.
در نهایت، باید این واقعیت را پذیرفت که پارک علم و فناوری یک نهاد اجرایی یا اداری صرف نیست؛ بلکه سازمانی است با مأموریت تجاریسازی فناوری و تسهیل توسعه نوآوری. مدیریت آن نیازمند مهارتهای ترکیبی فنی، اقتصادی، ارتباطی و راهبردی است. مدیر موفق در این حوزه، کسی است که درک دقیقی از تحولات فناورانه جهانی، الزامات بازار و اقتضائات محلی داشته باشد و بتواند زیستبومی متناسب با بافت خود طراحی و اجرا کند.
اکوسیستم نوآوری، صرفاً با ساخت زیرساخت و تدوین آییننامه شکل نمیگیرد. آنچه این سیستم را زنده، پویـا و مولد میکند، «فرهنگ کارآفرینی نوآورانه» است؛ فرهنگی که باید از درون پارکها زاده شود و از آنجا به کل اقتصاد دانشبنیان کشور گسترش یابد.
*جواد حیدریان
به نقل از : اقتصاد خبر
منبع: اکو ایران