یوان دیجیتال، راه رهایی یا بردگی

همین چند روز پیش بود که 50 تن از نمایندگان مجلس طی تذکری به وزیر اقتصاد از «ضرورت استفاده از تجربۀ موفق کشور چین در سیاست دلارزدایی با جایگزینی ارز دیجیتال ملی» گفتند. یوان دیجیتال حدوداً 5 سال پیش شروع کرد و مدافعانش از این میگویند که استفاده از آن ساده و کمهزینه است اما مخالفانش، آن را حرکت بهسوی جامعۀ بدون پول نقد تعبیر میکنند.
جیکوب گلدستین، فصل «رؤیای رادیکال پول دیجیتال» کتاب پول خودش را اینطور آغاز میکند:
پول نقد فناوریِ زیبایی است. پول نقد به من این امکان را میدهد که بروم پیش یک غریبه، چند تکه کاغذ به او بدهم و با دستانی پر از آنجا خارج شوم. اصلاً لازم نیست که آن غریبه چیزی دربارهام بداند. لازم نیست من هم چیزی دربارۀ او بدانم. لازم نیست که هیچکس دیگری هم دربارۀ معاملۀ ما چیزی بداند. و نیازی به ثبت این معامله هم نیست. خودِ پولِ نقد، سند معامله است.
کنار هم قرار دادن همین یک پاراگراف و سیستم نظارتی چینی کافی است تا هر کسی بداند ارز دیجیتال چیزی نیست جز حلقۀ دیگری در زنجیر سرکوب و نظارت دیجیتال حزب کمونیست چین. اما شاید بهتر باشد بعضی نکات دیگر مربوط به یوان دیجیتال را هم بررسی کنیم تا تصور روشنتری نسبت به آن داشته باشیم.
هر یوان دیجیتال معادل یک یوان است و با داشتن آن فرد بهسادگی میتواند با اسکن کد کیوآر حساب مقصد، پول را به آن حساب جابجا کند. در چین، استفاده از آن چنان رایج است که حتی متکدیانی که در خیابانهای چین هستند هم کد کیوآر خود را روی کاغذی همراه خود دارند تا رهگذران بهجای اینکه به خود زحمت بدهند و دست توی جیب کنند، فقط کد کیوآر را اسکن کنند و تراکنش مالی انجام شود.
یوان دیجیتال را بانک خلق چین صادر میکند و برخلاف رمزارزهای رمزنگاری شده و غیرمتمرکز که میشود با آنها تراکنشهایی ناشناس داشت، ارزی کاملاً متمرکز است و کنترل آن در دست بانک خلق چین است. بانکی که خود مطیع سیاستها و دستورات حزب کمونیست چین است. همین که حزب کمونیست چین استفاده از رمزارزهایی مانند بیتکوین را ممنوع کرده اما استفاده از یوان دیجیتال را ترویج میکند، خود نشان دهندۀ این تفاوت بزرگ میان ارز دیجیتال ملی و رمزارزهاست اما جالب اینکه این مسئله چنان برای کمونیستهای چینی بدیهی است که نه تنها تلاشی برای پنهان کردنش ندارند، بلکه در اسناد بانک خلق چین بهصراحت از «ناشناسی قابل کنترل» یا «ناشناسی قابل مدیریت» استفاده شده است. به گفتۀ یکی از مدیران بانک خلق چین ناشناسی شما به حجم تراکنش ارتباط دارد. تراکنشهای کوچک ناشناسند و تراکنشهای بزرگ قابل ردیابی. برای نگهداری این ارز دیجیتال میشود از یک کیف پول الکترونیکی ناشناس هم استفاده کرد، البته این کیف پول «ناشناس» به شمارۀ تلفن وصل میشود، به عبارتی، به هیچ وجه ناشناس نیست و همان تراکنشهای کوچک هم کاملاً قابل ردیابیاند. تازه اگر قصد تراکنشهای مالی بزرگ داشته باشید، باید اطلاعاتی بیش از شمارۀ تلفن را در اختیار این کیف پول دیجیتال قرار بدهید، مثلاً تصویر کارت شناسایی و شمارۀ ملی.
حین صحبت دربارۀ هر موضوعی در چین، باید به یاد داشت که دربارۀ کشوری تکحزبی صحبت میکنیم که با کشورهای لیبرال غربی متفاوت است. چین کشوری تکحزبی است که در آن قانون چیزی نیست مگر ارادۀ حزب. در این کشور هیچ تفکیک قوایی وجود ندارد و اگرچه در دورۀ هو جینتائو چنین بحثهایی در محافل نخبگان سیاسی مطرح شد، پس از روی کار آمدن شی جینپینگ، هر گونه اشارهای به حکومت مشروطه و تفکیک قوا ممنوع شد و در اسناد حزبی، این ارزشها بهعنوان ارزشهایی بورژوایی و غربی محکوم شدند. از آن زمان تا کنون، آزادیهای اقتصادی و فردی بیش از پیش محدود شدند و درون حکومت هم هیچ قدرتی وجود ندارد که جلوی ارادۀ حزب بایستد و در غیاب حاکمیت قانون و آزادی مطبوعات در این کشور، تلاش برای پاسخگو کردن مقامات یا عقب راندن آنان از حوزههای خصوصی، دشوار یا حتی غیرممکن است.
جیمز اِی. دورن از مؤسسۀ کیتو میگوید با توجه به اینکه پیش از این ارز دیجیتال هم پول نقد نقش پررنگی در چین نداشت، میشود اطمینان داشت که هدف اصلی استفاده از یوان دیجیتال چیزی نیست مگر افزایش کنترل، نظارت و حتی تغییر رفتار انسانها. این چیزی است که امیلی جین از مرکز نیو امریکن سکیوریتی هم تأیید میکند و میگوید بدون تردید یکی از انگیزههای چین، ترویج «نوعی از ارز با پیامدهای ضمنی کنترل اجتماعی در بلند مدت» است.
نکتۀ قابل توجه دیگری که دربارۀ یوان دیجیتال وجود دارد این است که دولت میتواند آن را حذف کند یا بسوزاند یا برایش تاریخ انقضا مشخص کند. به این ترتیب، اگر شما وام یا یارانهای دریافت کردید که هدف دولت از اعطای آن افزایش مصرف باشد، دولت بهسادگی میتواند این شرط را بگذارد که اگر شما این پول را تا تاریخ مشخصی خرج نکردید، آن پول به جای اینکه در حساب شما پسانداز شود، تاریخ مصرف گذشته و حذف شود. به این ترتیب، ارز دیجیتال ملی بیش از پیش آزادیهای اقتصادی شهروندان را سلب میکند و آنان را به سوی رفتارهای مد نظر حاکمان سوق میدهد.
با توجه به اینکه همین حالا در چین نظام اعتبار اجتماعی برقرار است و افراد بر اساس رفتارهای سیاسی و اجتماعیشان، از توهین به مقامات تا عبور از چراغ قرمز، امتیاز اجتماعی از دست میدهند و متعاقباً از برخی خدمات محروم میشوند، الکس گلداستاین از بنیاد حقوق بشر، ارز دیجیتال را یکی از آخرین حلقههای زنجیر سرکوب دیجیتال میداند که در کنار دوربینهای تشخیص چهره، ردیابی تلفن همراه، دسترسی به محتوای پیامرسانها و شبکههای اجتماعی بومی میتواند فرد را به رعیت دلخواه حزب حاکم تبدیل کند. او میگوید «پایان پول نقد و تحلیل لحظهای تراکنشهای مالی، نظارت، کنترل دولتی و نهایتاً مهندسی اجتماعی را در مقیاسی ممکن میکند که تا کنون امکانپذیر نبوده است» و اضافه میکند که ترکیب ارز دیجیتال با نظام اعتبار اجتماعی پیامدهای بیسابقهای برای آزادی شهروندان خواهد داشت. فقط به این فکر کنید که این ترکیب به حزب امکان میدهد که اگر شما حین مکالمه با تلفن با دوستی حرفی بزنید که حزب از آن خوشش نیاید، پس از پایان مکالمه و قطع کردن تلفن متوجه شوید یوان دیجیتال از کیف پولتان حذف شده است. فکر نمیکنم این جهانی باشد که شهروندی دوست داشته باشد در آن زندگی یا دستاوردهایش را الگوی موفق حکمرانی بداند.
با در نظر گرفتن همۀ اینها، هر بار که اسم «ارز دیجیتال ملی» میآید، آدم باید به این فکر کند که چنین چیزی راه رهایی است یا راه بردگی.
به نقل از : اقتصاد خبر
منبع: اکو ایران



